دنياي جادوگران
دنياي جادوگران
دنياي جادوگران
خانه | آرشيو | ايميل


به وبلاگ من خوش آمدید. اسم من ياسمين است. اميدوارم از وبلاگم خوشتان بيايد.

امکانات و ابزارها


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 122
بازدید هفته : 181
بازدید ماه : 172
بازدید کل : 25373
تعداد مطالب : 46
تعداد نظرات : 51
تعداد آنلاین : 1


 blue girls
نوشته هاي پيشين
لينکدوني
نشر افق
ميستيك فالز
سوز شمع
blue girls
pink girl
blue girls
piano
تبادل لینک پسمل دات نت
انتشارات بهنام
brandon mull
rick riordan
tony abbott
همه چیز در این جا !!!
اموزش عاشق شدن
el clon
دنياي يخي
auRORa
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنياي جادوگران و آدرس mfin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لينکهاي روزانه
طبقه بندي موضوعي
پشتيباني

قالب اين وبلاگ با استفاده کیتی کوچولو طراحي شده است.

Powered by
Blogfa.com
Online Template Builder
معرفی کتابی کلاسیک و عاشقانه

غرور و تعصب.

غرور و تعصب (۱۷۹۶)، نام کتاب بسیار مشهوری از نویسندهٔ انگلیسی، جین آستن است.

این کتاب، دومین داستان جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، در حالی که تنها ۲۱ سال داشت، نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد.

اکثر منتقدین غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستن می‌دانند و خود او آن را «بچهٔ دل بند خود» می‌نامد. با این حال، این کتاب، که ابتدا با نام «تأثرات اولیه» نوشته شده بود، تا مدت‌ها توسط ناشرها رد می‌شد و وقتی پس از ۱۸ سال به چاپ رسید، به جای نام آستن، نام «یک خانم» به عنوان نام نویسنده روی جلد به چشم می‌خورد.

از این رمان بارها فیلم‌سازی شده‌است، که آخرین بار آن سال ۲۰۰۵ با بازی کیرا نایتلی (در نقش الیزابت) و (در نقش آقای دارسی) بوده‌است. در سال ۲۰۰۴ هم بالیوود بر مبنای این کتاب، فیلم عروس و تعصب را با بازی آیشواریا رای ساخت.

خلاصهٔ داستان

آقا و خانم بنت(Bennet) پنج دختر داشتند . جِین و الیزابت بزرگ تر از سه خواهر دیگر بودند و زیباتر و سنگین تر.چندی بود که در همسایگی شان در باغی به نام "نِدِرفیلد" مردی سرشناس و ثروتمند به اسم "چارلز بینگلی" زندگی می کرد که بسیار با محبّت و خوش چهره بود.خانم بنت می کوشید تا هر طور شده مرد جوان را برای ازدواج به یکی از دخترانش مایل کند . در یک مهمانی که بینگلی ترتیب داده بود، خانواده ی بنت نیز حضور داشتند .آقای دارسی، دوستِ شوهرِ خواهر چارلز هم در آن جشن بود .او سر و وضعی آراسته و پر غرور داشت .آن شب، جین با چارلزبینگلی آشنا شد . دوشیزه بینگلی هم دوست داشت دارسی به او توجه کند که چنین نشد.

پس از آن مراسم، همه از خودبزرگ بینی و بدخلقی دارسی صحبت می کردند؛ ولی الیزابت حسی درونی نسبت به او داشت .از سوی دیگر کشیش "کالینز"، برادرزاده ی آقای بنت و وارث خانواده ی آن ها قصد داشت تا با یکی از دخترعموهایش ازدواج کند .وی نخست جین را برگزید، ولی وقتی فهمید جین با بینگلی می خواهد نامزد کند به فکر الیزابت افتاد. خانم بنت هم با این پیوند موافق بود؛ چون دراین صورت ارث خانوادگی آن ها به غریبه ها نمی رسید. با این حال الیزابت درخواست کالینز را رد کرد و تهدیدهای مادرش را نیز نادیده گرفت. در همین روزها با آقای "ویکهام" آشنا شد .ویکهام خود را برادرخوانده ی دارسی معرفی کرد و از دارسی به بدی یاد نمود.الیزابت با شنیدن این حرف ها عمیقاً به فکر فرو رفت .آیا دارسی همسر خوبی برای او بود ؟ آیا او را خوش بخت می کرد؟ الیزابت کوشید تا بیش تر از دارسی بداند و اخلاق و رفتار او را زیر نظر بگیرد تا او را بهتر بشناسد.

پس از چندی خانواده ی آقای بینگلی به خانه ی دارسی در لندن رفت.این سفر را خواهر بینگلی طراحی کرده بود. او عاشق دارسی بود و با این حیله ی زنانه می خواست بین برادرش و جین فاصله بیندازد تا چارلز به خواهر دارسی علاقه مند شود تا بدین گونه دارسی را از آن خود کند .

جین و الیزابت از این موضوع خبر یافتند.الیزابت در ذهنش دارسی را نیز بی تقصیر نمی دانست .کشیش کالینز وقتی دید که دخترعمویش الیزابت هم برای ازدواج با او بی میل است متوجه دوست الیزابت، شارلوت شد و سرانجام با او عروسی کرد .

زمانی گذشت .از بینگلی و دارسی خبری نشد .جین با دایی و زن دایی اش به "هانسفورد" رفت تا شاید روحیه ی از دست رفته اش را بازیابد.پس از هفته ای الیزابت هم نزد وی رفت .در آن جا با دارسی دیدار کرد. دارسی به او اظهار عشق و علاقه کرد؛ ولی الیزابت با ردّ درخواست وی، از ستم های او به ویکهام و جداسازی چارلز از جین سخن راند .دارسی در نامه ای به الیزابت نوشت :« خانم محترم !ویکهام فردی هوس باز و دروغ گو است. او قصد فریب خواهر کوچک تان را دارد . »

چندی نمی گذرد که این حقیقت آشکار می شود؛ زیرا ویکهام با "لیدیا "(خواهر کوچک الیزابت)به لندن می گریزد.دارسی ترتیبی می دهد که آن ها را بیابند .سپس با پرداخت پول به هر دو، ویکهام را وادار می کند تا با لیدیا ازدواج نماید .

چارلز بینگلی نیز در آن جا جین را می بیند .خواهرش می کوشد تا او را از پیوند با جین منصرف کند؛ ولی بی ثمر است .آن ها عاشق هم اند .دارسی نیز دست از سر الیزابت برنمی دارد و باز هم به او پیشنهاد ازدواج می دهد .الیزابت این بار می پذیرد .

پرونده:غرور و تعصب.jpg

غرور و تعصب

غرور و تعصب پرطرفدارترین اثر جین آستین طنزی ظریف و هوشمندانه و شخصیت هایی دوست داشتنی دارد. آستین این رمان را زمانی که فقط 21 سال داشت خلق کرد.

براساس این رمان فراموش‌نشدنی تاکنون نمایش های متعدد، اقتباس های تلویزیونی و چندین فیلم سینمایی ساخته شده است.

آستین برخلاف قهرمان های رمانش در طول عمر 42 ساله اش هزگر ازدواج نکرد.

 


نويسنده : جین آستین
سایر کتابهای نویسنده
مترجم : کیوان عبیدی آشتیانی
سایر کتابهای مترجم
موضوع : رمان و مجموعه داستان بزرگسال
گروه سنی : بزرگسال
نوبت چاپ : ۱
تاريخ چاپ : ۱۳۹۰
تعداد صفحات : ۵۷۶ صفحه
قطع : جیبی
نوع جلد : سخت
شماره شابك :

۲-۶۹۶-۳۶۹۹۶۴-۹۷۸

قيمت : 9500 تومان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ <-PostCategory-> ]
+

قالب اين وبلاگ با استفاده از کیتی کوچولو طراحي شده است
©2008 All rights reserved.

Build Your Own Template!